Specify Books In Pursuance Of ارمیا
Original Title: | ارمیا ISBN13 9789643697662 |
Edition Language: | Persian |
Characters: | ارمیا |
Reza Amirkhani
Paperback | Pages: 300 pages Rating: 3.23 | 1885 Users | 172 Reviews
Describe Based On Books ارمیا
Title | : | ارمیا |
Author | : | Reza Amirkhani |
Book Format | : | Paperback |
Book Edition | : | Special Edition |
Pages | : | Pages: 300 pages |
Published | : | 2011 by افق (first published 1990) |
Categories | : | Novels |
Rendition To Books ارمیا
مصطفا کتاب را بست، عینکش را در آورد و آن را با دستمالی که در میان لباس های خاکی اش به طرز عجیبی تمیز مانده بود، پاک کرد. یکی از شیشه های عینک لق شده بود. آرام گفت:– موجی شده.
و بعد باز هم بیاختیار نگاهش ارمیا را و نمازش را به عینک ترجیح داد…
Rating Based On Books ارمیا
Ratings: 3.23 From 1885 Users | 172 ReviewsNotice Based On Books ارمیا
اقا اولین کتاب از رضا امیر خانی که خومندم شاید باورتون نشه ولی با شهید شدن مصطفی گریه کردم اتمسفر کتاب مجدوبم کرد رضا امیر خانی چرا تو اینقدر خوبیبگو دیگه.........اینطور بگم که من عموماً ازینتیپ کتابا خوشم نمیآد.- حتّی ازینتیپ موضوعات کلاً.- امّا ارمیا کتابی بود که باعث شد من ِ کنکوری تو دو روز تمومش کنم و احساس کنم کاش نویسنده بیشترش میکرد. کاش بیشتر مینوشتش. و شخصیّت ارمیا چهقد قوی بود. ینی از معدود رمّانای ایرانی بود که احساس میکردم داستان نمیخونم. داستانو میبینم. با یکشخصیّت طرف نیستم خودِ شخصیّتم. توی داستانم. من داستانم و داستان منم. کی بهکیه خلاصه. :دیامّا بگم اینو پایانش خیلی گنگ بود. نمیدونم شاید چون من داشتم هولهولکی میخوندم. ولی پایانشو در واقع
هزاران حس مختلفو با خوندن کتابای مختلف تجربه کردم. ولی هیچ وقت با یک کتاب به عصبانیت نرسیده بودم! شخصیتی که امیرخانی سعی در به تصویر کشیدن و مقدس شمردنش داره با خیلی از معیارای انسانیت تناقض داره! آدمی که تو جنگ گیر کرده و عالم و آدمو مقصر میدونه! انگار تقصیر بقیست که جنگ شد قطعنامه اومد یا جنگ تموم شد. آدمی که اگه دست خودش باشه دوست داره همیشه مملکتو تو جنگ و بدبختی ببینه. آدمی که به حال بقیه تاسف میخوره. دغدغش پوشیدن شلوار یا شورت ورزشیه و آخرسر هم پوشیدن شلوار زیر شورت ورزشیو انتخاب میکنه! از
اگر از کتابی تو مایههای سبک سریالای دفاع مقدس (نه حتی فیلم سینمایی سریال تلویزیونیطور) خوشتون میاد این کتاب رو بخونید وگرنه اصلا سمتش نرید.با سلیقهی من اصلا جور نبود. از اینکه کتاب به اژهای تقدیم شده بود حس خوبی پیدا نکردم.
فکر کنم از معدود چیزهایی که باعث شد اینو تموم کنم نثر ساده و زیباش بود.بعضی جملاتش به تنهایی گریم انداختیکی دیگشم ایده ی شخصیت ارمیا بود که البته بعضی جاها خوب پردازش نشده بودوگرنه داستان معلوم نبود چیه.رمانسهدرباره ی مکاشفت و عرفانیتهقاطی کردم قشنگ بعضی جاها :/اولا همه چیز مصطفا بود بعد یهو امام شد.نمیگم با امامش مشکل داشتم ولی جاش نبودبعدشم که پایان کتاب...نمیدونم چی بگم واللایکی از مشکلات بزرگمم باهاش کاورشه...قبول دارم ماهیتش قشنگه()ولی چجوری بگم...خودش خیلی بی ریختهمی بینمش احساس میکنم یکی
فکر میکردم رهش بدترین رمان امیرخانی باشد اما با خواندن ارمیا فهمیدم اشتباه کرده ام
1/ارمیا داستان پسر شمالشهرنشینیست مؤمن و حزباللهی و متعصب و جهادی که رفاه و راحتی را فدای دفاع از خاک خود میکند. اندیشههایش او را به جبهه میبرد و به سختی از جبهه به شهر بازمیگرداند. این بازگشت آغاز تحول و سیر و سلوک در ارمیاست. ظاهراً ایدهی قابل تأملیست اما نویسنده در پرداخت و اجرای آن عجول است و متعصب و خام. این تعصبِ بیجا به ارمیای پسر سرایت میکند و سایهای روی اتفاقات داستان میافکند. ارمیا به لحاظ اندیشه و سرشت وجودی کاملاً از دنیای پیرامونش جداست. و این جدایی به اشتباه او را مغرورتر و
0 Comments:
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.